استقلال اهواز پس از چند سال فعالیت در لیگ برتر ابتدا به لیگ دسته اول و سپس به دسته دوم سقوط کرد. استیل آذین پس از اینکه به لیگ برتر صعود کرد خیلی زود با وجود تأمین بودن از لحاظ مالی به دلیل مشکلات فراوانی که داشت به دسته اول سقوط کرد ( اگر چه مسائل مدیریتی در این سقوط بیش از هر چیز دیگری دخیل بود) و راه آهن هر چند توانست به حیات خود در لیگ برتر ادامه دهد اما همیشه با مشکلات مالی فراوانی رو به رو بود. داماش دیگر تیم خصوصی فوتبال ایران هم تا چندی پیش با مشکلات فراوانی مواجه بود.
مثالهای دیگری نظیر نساجی هم وجود دارد اما همین چند مورد کوتاه نشان میدهد خصوصی سازی تاکنون در فوتبال ایران جواب نداده است.
در این بین کارشناسان مسائل مختلفی همانند عدم حمایت دولت، مشکلات مالی
فراوان، عدم مدیریت مناسب، به شهرت رسیدن، عدم آشنایی مالکان باشگاهها با
فوتبال و... را مطرح میکنند.
* عدم حمایت دولت از تیمهای خصوصی
یکی از مهمترین مسائلی که باعث شده خصوصی سازی جواب ندهد عدم حمایت دولت از تیمهای خصوصی است. امیر رضا واعظ آشتیانی مدیرعامل پیشین باشگاه استقلال در این باره به فارس میگوید: هیچ بسته حمایتی از طرف دولت وجود ندارد که از تیمهای خصوصی حمایت کند. متأسفانه سیاستی برای حمایت از این تیمها تدوین نشده است.
وی ادامه داد: نه تنها ورزش بلکه در عرصههای دیگر هم نمیتوانیم به سمت خصوصی سازی برویم. اقتصاد ما بر اساس قانون اساسی و بر محور دولتی، تعاونی و خصوصی است. باید از سمت دولتی به سمت خصوصی شدن برویم اما سرعت حرکت بسیار کند است. این مسئله برای امروز نیست و از ابتدا نتوانستیم با سرعت خوبی در این بخش حرکت کنیم چرا که سیاستها اثربخش نبوده و یا اینکه در جهت منافع دولت بوده است.
محمد حسن انصاریفرد مدیرعامل پیشین باشگاه راه آهن در این ارتباط به فارس گفت: هیچ حمایتی از بخش خصوصی نمیشود و مصوبههای دولتی هم که برای حمایت وجود دارد اجرا نمیشود. اگر اتفاق کوچکی در تیمهای دولتی رخ دهد، استانداری، نمایندگان شورای شهر، نمایندگان مجلس، فرمانداری و.. فورا حمایت میکنند اما بخش خصوصی از این موضوع بیبهره است و به راحتی حقشان تضییع میشود. این شیوه صحیح نیست و فوتبال ما دیر یا زود باید خصوصی شود.
وی اضافه کرد: تا ابد باشگاهها نمیتوانند به دولت وابسته باشند و فوتبال ما با این روش به بن بست میخورد. کم کم باید مسیر حرکت به سمت خصوصی سازی طی شود. راهکار درست همان بود که در ترکیه اجرا شد. ابتدا به تیمهای خصوصی وامهای بیبهره و کمبهره دادند. چند سال از این تیمها حمایت کردند و بعد از آنکه پیشرفت حاصل شد. این تیمها روی پای خود ایستادند و الان حتی به دولت نیز کمک میکنند. کدام تیم ایرانی به جز راه آهن و ذوب آهن ورزشگاه خصوصی دارد؟ خیلی از تیمها زمین تمرین ندارند و باید برای تمرین زمین اجاره کنند. این یک درد بزرگ است.
* عدم مدیریت مناسب
مسئله دیگری که باعث ضعف تیمهای خصوصی شده عدم مدیریت مناسب برخی از مدیران است. سعید آذری مدیرعامل پیشین ذوب آهن و استیل آذین در این مورد به فارس میگوید: تیمهایی که به بخش خصوصی میآیند باید تفکرات خود را اصلاح کنند. من اسم این تیمها را بازاری میگذارم. اگر این تیمها خصوصی هستند باید ساختارسازی کنند، هیئت مدیره تشکیل دهند و سپس هیئت مدیره مدیرعامل را انتخاب کند اما در ایران میبینیم مالک که صاحب تیم است چون پول دارد میخواهد همه تصمیمات را خودش بگیرد. این با اصول مدیریت همخوانی ندارد و بیشتر شبیه کار در بازار است.
وی گفت: این افراد چون تجربه ورزشی ندارند عدهای سودجو آنها را دوره میکنند که دنبال پول هستند و باعث میشوند این افراد به بیراهه بروند. دسته بعدی هم افرادی هستند که شهرت طلبند و به دنبال معروف شدن هستند. این افراد نتیجه برایشان مهم نیست و فقط دنبال این هستند که معروف شوند.
واعظ آشتیانی نیز نظر خود را در این ارتباط اینگونه عنوان میکند:
مدیرانی هم که در بخش خصوصی فعالیت کردند توانایی لازم را نداشتند. مدیران
فعلی یک عمر از جیب دولت هزینه کردند و به غیر از انباشتن بدهی برای باشگاه
عملکرد دیگری نداشتند. این افراد توانایی مدیریت منابع مالی را نداشتند و
در بخش مدیریت تیمهای خصوصی با مشکل رو به رو شدند. باید مدیرانی که کار
خصوصی سازی را در جاهای دیگر دنبال کردند و با این مسئله آشنا هستند به کار
گرفته شوند.
* عدم وجود راههای کسب درآمد
نبود راهکار برای کسب درآمد مسئله دیگری است که باعث شده تیمهای خصوصی با مشکل فراوانی روبهرو شوند. محمدحسن انصاری فرد در این ارتباط به فارس گفت: نه تنها بخش خصوصی بلکه بخش دولتی هم نمیتواند درآمد ایجاد کند. در اروپا و لیگهای معتبر حدود 40 تا 70 درصد از درآمد تیمها از حق پخش تلویزیونی بدست میآید. این در حالی است که حق پخش تلویزیونی در فوتبال ایران ناچیز است. نهایت پولی که به باشگاهها از حق پخش تلویزیونی میرسد 500 تا 600 میلیون تومان است که قیمت خرید یک بازیکن است.
واعظ آشتیانی نیز در این باره میگوید: تبلیغات ورزشگاه و حق بلیت فروشی هم دست سازمان لیگ است و مبلغ بسیار ناچیزی به باشگاه میرسد. حق کپی رایت هم وجود ندارد. به طور کلی فقط در حدود یک هشتم آن چیزی که هزینه میکنند را میتوانند درآمدزایی کرده و بقیه را از جیب باید پرداخت کنند. به همین دلیل تیمهای خصوصی با مشکل رو به رو میشوند و نمیتوانند کسب درآمد کنند.
وی افزود: فیفا فاکتورهایی نظیر حق پخش تلویزیونی، تبلیغات اسپانسر، بلیت فروشی و... را برای درآمد باشگاهها تضمین کرده است. فاکتورهای مد نظر فیفا تنها برای اداره مختصر مجموعه یک باشگاه است. باشگاهها میتوانند هلدینگهای اختصاصی ایجاد و از برند باشگاه در جهت درآمدزایی استفاده کنند. ایجاد شرکتهای هواپیمایی، ساختمان سازی، تفریحی و مسائل دیگر مواردی است که میتوان از طریق آن به درآمد رسید اما مدیران فعلی توانایی و بضاعت این را ندارند که از این مسائل استفاده کنند و باید مدیرانی این کار را کنند که کار خصوصی سازی را در جاهای دیگر انجام دادهاند.
* موفقیت خصوصی سازی نیازمند تغییرات اساسی است
فراهم نبودن شرایط مناسب باعث شده تیمهایی که به بخش خصوصی وارد شدند نتوانند نتیجه بگیرند و خیلی زود راه سقوط را پیش بگیرند.
با شرایط فعلی به نظر میرسد تا تغییرات کلی ایجاد و دیدگاه تازهای برای حمایت از بخش خصوصی برنامه ریزی نشود همین شرایط ادامه خواهد یافت.
با این شرایط هرگونه واگذاری و خصوصی سازی پا گذاشتن روی مین است و اگر تیمهایی هم در مقاطعی کوتاه نتیجه بگیرند مطمئنا در درازمدت به سرنوشتی مشابه تیمهای خصوصی قبلی دچار خواهند شد مگر اینکه ساز و کار مناسب فراهم شود و اراده این کار نزد مسئولان شکل بگیرد.